ردپا

نشریه ی بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

ردپا

نشریه ی بچه های پزشکی مهر ۸۵ دانشگاه علوم پزشکی تهران

جهنم واقعی خدا!

به نام او

دعای کمیل از آن دعاهای سنتی ای بود که زیاد می خواندمش، اما فقط طبق عادت. آن اوایل که معنی اش را می خواندم، این قسمت از دعا را دوست تر می داشتم:

...یا رب ارحم ضعف بدنی، و رقة جلدی، و دقة عظمی...

...ای پروردگار من، بر تن ضعیف و پوست نازک و استخوان بی طاقتم ترحم فرما...

و این یعنی وحشت از خدا و جهنمی که ترسناک است. این یعنی یک خودخواهی عمیق و وابستگی شدید به کسی که هر روز در آینه می بینی اش و این یعنی فاجعه!!!

امروز اما، هیچ کجای این دعا را بیشتر از این قسمت دوست نمی دارم که:

...فهبنی یا الهی و سیدی و مولای و ربی، صبرت علی عذابک، فکیف اصبر علی فراقک...

...ای خدای من و سید و مولا و پروردگار من، گیرم که بر آتش عذابت صبوری کردم، اما چگونه دوری تورا تاب بیاورم؟!...

و این یعنی همان خدایی که خدای من است! این یعنی همان که خودش برای من عزیز است، نه دلخوشی بهشت و ترس از جهنمش! و این یعنی ذره ای از همان ایمانی که می خواهم و دوست دارم که داشته باشم! 

جهنم من همین جاست، توی همین دنیا، روی همین زمین! وقتی آدمی می شوم که نباید، وقتی کاری می کنم که نشاید و وقتی از خدا دور می شوم، چیزی شبیه دلتنگی ته دلم را اذیت می کند. باور کردنش ساده است که اخم خدا را می شود دید! بیخود می گویند که چوب خدا صدا ندارد، اتفاقا صدایش بی اندازه شنیدنی است. آنجاست که دنیایم جهنم می شود، چون خدا رویش را بر می گرداند و قهر می کند. باور کنید که جهنمی بدتر از این نیست...!!!

نظرات 8 + ارسال نظر
athena جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:16 ب.ظ http://under-line-of-life.blogfa.com

حضرت علی هم شبیه این حدیث رو داره ( که اتش جهنم را تحمل میکند ولی دوری خدا را نه )
تجربه ی جهنم این چنینی را داشتم...
یا حق

به نام او
خوب دعای کمیل هم برای حضرت علی(ع) دیگه!:)

روستایی شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:02 ق.ظ

حدیث حول قیامت که گفت واعظ شهر
کنایتی است که از روزگار هجران گفت ...
خشم خدا؟ چشم خدا ؟!

به نام او
دقیقا! منظورتون رو از چشم و خشم خدا نفهمیدم؟!

[ بدون نام ] شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:36 ق.ظ

هول!

به نام او
جان؟؟؟!!!

محمد شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:23 ب.ظ http://salsabil-spring.com

سلام

از سنت استدراج بیشتر از هر چیز دیگه ای می ترسم!
از اینکه آدم خوبی نباشم .. و خدا هم بهم نفهمونه که بدم! اینجاست که روند بد بخت شدن رو طی می کنم ...

به نام او
موافقم! اینکه آدم بفهمه که داره اشتباه می کنه، خودش نعمت بزرگیه. معلوم نیست چند تا از کارهایی که فکر می کنم خیلی درسته، غلطه؟!!! وای... خیلی ترسناکه!!!

athena یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:46 ب.ظ

باورت میشه چیز به این تابلویی رو نمیدونستم!!!!!

به نام او
:)

فرهاد دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:19 ق.ظ http://فکر برتر

خدا همیشه دست ما رو می گیره مثل تا الانش!
در مورد محبت باید بگم که اون لایه ی نازک از محبت رو که شما گفتید من نازک نمی دونم لااقل در مورد برخی از آدما چون واقعا هست و حقیقت داره حتی توی این دوره و زمونه.
یا حق

به نام او
خیلی خوبه اگه باشه. ولی تو زندگی من خیلی کمه، شاید 1 یا ۲ نفر!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:27 ب.ظ

پروردگار اوست.
سلام
این دنیا (کلا خلقت) انقدر پیچیده است که نشه خیلی جاهاشو فهمید! اما در کل:
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد.
امااگه امید به رحمت (که فقدانش ...) نباشه کار دل تمومه، خوب اون (این) جهنم هم برای همینه دیگه!
حالا اگه خدا قهر کرد، اگه دیگه نگاهت نکرد، اگه برخلاف بچگیا (4-5 سالگی) که یه کار بد میکردیم و باهامون قهر میکردن و ما منت کشی میکردیم منت کشیمون بی فایده بود، چه باید کرد؟ چاره چیست؟ جز منت کشی! یاد بچگیا!

به نام او
منت کشی سخته، به خصوص اگه خیلی مغرور باشی! اما در مورد خدا این مزیت رو داره که به مثبت بودن نتیجه مطمئنی! یعنی مطمئنی که در ازای شکستن غرورت، تحقیر نمی شی و این همون چیزیه که در مورد منت کشی از آدمها وجود نداره!

athena دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:43 ب.ظ

خوب عطیه عزیز ،
مگر می شود تو منت بکشی و قول دهی از صمیم قلبت که دیگر آن کار بد را نکنی و مادر نبخشدت؟ چه برسد به خدا!
این درگه ما درگه نومیدی نیست /صدبار اگر توبه شکستی باز آ
شادزی یا حق

به نام او
خدا خیلی می بخشه، یعنی گناهتو ندید می گیره، ملی لزوما خیلی نمی بخشاید! یعنی هر چیزی که بخوای رو نمی ده بهت!!! مگه نه؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد